انتقام سخت از داعشی‌ها؛ ذبح 50 داعشی به سبک جلادان داعش

نیروهای عراقی توانستند تا خطوط دفاعی داعش در موصل، مرکز استان نینوا را بشکنند و وارد این شهر شوند.
داعش انتقام سخت از داعشی‌ها؛ ذبح 50 داعشی به سبک جلادان داعش


وب سایت خبری "الصباح الجدید" به نقل از  "السومریه " گزارش داد: «یک منبع محلی در استان نینوا اعلام کرد که داعش 50 تن از عناصر خود را به خاطر فرار از درگیری های جاری موصل سربرید.»

 بنا بر این گزارش، دادگاه شرعی داعش این 50 تن را به اتهام "مرتد شدن" به اعدام محکوم کرد و برای انتقام از آنها در پادگان "الغزلالی" در غرب نینوا سربریده شدند.

 به گزارش السومریه، این عناصر داعش همان کسانی هستند که از دیگر استان های عراق به نینوا فرار کرده بودند و گفته می شود داعش آنها را به جنگ در کنار خود وادار کرده بود. ولی بعدها از جنگ کردن سرباز زدند.

 گفتنی است که نیروهای عراقی توانستند تا خطوط دفاعی داعش در موصل، مرکز استان نینوا را بشکنند و وارد این شهر شوند.

سلاح روسی که عربستان به دنبال آن است


سلاح روسی که عربستان به دنبال آن است 

وب سایت روسی اسپوتنیک در خبری به علاقمندی عربستانی ها نسبت به خرید سامانه اس 400 روسی از این کشور پرده برداشت.
 
اسپوتنیک نوشت: عربستان سعودی به سیستم های جدید پدافند هوایی اس-400 تریومف روسیه علاقه‌مند است.

سفیر روسیه در عربستان گفت:  این علاقه‌مندی را خود نمایندگان عربستان سعودی ضمن بازدید چند باره از نمایشگاه ها و حضور در مراسم های معرفی و نمایش این مجموعه ها ابراز داشته اند، به طور مثال در نمایشگاه ابوظبی (نمایشگاه دفاع بین المللی در پایتخت امارات متحده عربی) و مراسم هایی که در روسیه سازمان دهی شده بودند.
 
بنابراین در اینجا هیچ مسئله ی جدیدی نیست و این علاقه مندی وجود دارد." به گفته وی ، نباید رشد همکاری فن آوری نظامی بین دو کشور را نادیده گرفت اگر چه تماس ها در زمینه این همکاری ها به طور عمومی بحث و بررسی نمی شود.

مرقد امام حسین تا به حال چند بار و توسط چه کسانی تخریب شده است؟


امام حسین ع

 در طول تاریخ پس از حادثه عاشورا حاکمان ظالمی بودند که کربلا و مرقد حضرت حسین(ع) را خطری برای خود می‌دانستند و علاقه‌مندان اهل‌بیت را از زیارت کربلا منع کرده و مشکلات بسیاری برای آنان ایجاد می‌کردند. بنی‌امیه پس از واقعه کربلا متعرّض قبر امام حسین(ع) نشدند؛ زیرا از عواقب جنایتی که کرده بودند همواره در هراس به سر می‌بردند. بنی‌امیه سخت‌گیری می‌کردند، امّا نمی‌توانستند مانع زیارت کربلا شوند. آنان می‌خواستند یاد و خاطره حسین(ع) از ذهن مردم فراموش شود.

 عباسیان، روی بنی‌امیه را سفید کردند
حکومت بنی‌امیه پس از مدتی منقرض شد و پس از آن دوران فترتی پیش آمد که دوستداران اهل‌بیت اندکی آسوده شدند و فرصتی برای زیارت مرقد شریف امام حسین (ع )برای آنان فراهم شد. این دوران فترت میان سال‌های 114 تا 148 هجری بود؛ امّا پس از گذشت این سه دهه، بنی‌عباس با مرقد حسین (ع) کاری کردند که اموی‌ها نکرده بودند.(1)آنان در قتل امام حسین (ع) شرکت نداشتند، امّا از اهانت به مرقد شریف چیزی کم نگذاشتند. اولین خلیفه عباسی که در این راه گام برداشت، منصور عباسی بود که کینه عجیبی نسبت به فرزندان امیرالمؤمنین (ع) داشت و دستور تخریب قبر مطهر را اوّلین بار او صادر کرد.(2)
 پس از او هارون الرشید در سال 173 هجری دستور انهدام ساختمان حرم مطهر را داد و درخت سدری را که نشانه قبر منوّر حضرت بود، قطع کرد.(3)
متوکل؛ کینه توزترین نسبت به امام حسین(ع)
 نزدیک به چهل سال بعد، متوکّل عباسی که نوه دختری هارون‌الرشید بود، بر مسند خلافت نشست و سیاست بسیار سخت‌گیرانه‌ای را نسبت به شیعیان در پیش گرفت. نقل است او چهار بار مرقد مطهر امام حسین (ع) را ویران کرد و زمینش را به آب بست و در آن زراعت کرد تا اثری از آن حرم شریف باقی نماند و مردم آن را فراموش کنند؛ اما هرگز در این امر موفق نشد.(4) جلال‌الدین سیوطی در این باره می‌نویسد: متوکل در سال 236 هجری دستور تخریب قبر حسین(ع) و بناهای اطرافش را صادر کرد و دستور داد تا همه زمین را شخم بزنند و بذر بکارند. متوکل به ضدیّت شدید با اهل‌بیت رسول خدا (ص) معروف بود و مسلمانان از این بابت رنج می‌بردند ... حتی اهل بغداد روی دیوارهای شهر به متوکل دشنام می‌نوشتند و برخی شعرا در هجو او شعرمی‌سرودند. برای نمونه چنین می‌گفتند: متوکل تأسف می‌خورد که چرا با بنی‌امیه در کشتن حسین (ع) شرکت نداشته؛ به همین دلیل قبر حسین (ع) را تخریب می‌کند!(5)
ابن اثیر در «کامل فی التاریخ» می‌نویسد: متوکل مردم را از زیارت حسین (ع) محروم کرد و اطلاعیه داد که هر کسی را نزد قبر حسین بیابیم، سه روز حبس کرده و سپس او را می‌کشیم. بدین‌وسیله بسیاری را از اطراف مرقد شریف دور کردند. متوکّل بغض زیادی نسبت به علی‌بن ابی‌طالب(ع) داشت و دستور می‌داد تا اموال دوستان آن بزرگوار را ضبط و خودشان را سر به نیست کنند ... نقل است که مرقد حسین (ع) تا هفت مرتبه تخریب و بازسازی شد؛ البته تخریب توسط دشمنان و بازسازی توسّط دوستان.(6)
در سال 512 هجری خلیفه وقت عباسی «مسترشد» و فرزندش «راشد» به خزانه حرم حسینی دستبرد زدند و اموال و اشیای گران‌قیمتی را که شامل موقوفات و غیرموقوفات بود، غارت کردند.(7)
 در سال 1226 ق نیز وهّابی‌ها به سرکردگی «سعود بن عبدالعزیز» با لشکری دوازده هزار نفری به کربلا حمله کردند؛ در حالی که مردم به مناسبت عید غدیر به نجف اشرف رفته بودند و تقریباً کسی جز کودکان و زنان و پیران در شهر حضور نداشتند وهّابی‌ها صدها تن را به خاک و خون کشیدند و اهانت‌ها نسبت به مرقد مطهر حسین (ع) مرتکب شدند. چوب‌های ضریح مطهر را شکسته و از آن در پخت غذا و قهوه به عنوان هیزم آتش استفاده کردند. این واقعه آن‌قدر جانسوز بود که به «طف ثانی» یعنی کربلای دوم شهره شد.(8)
دکتر دوایت دونالدسون در کتابی که درباره عقاید شیعه و تاریخش نوشته می‌گوید: از فاجعه کربلا بیش از هزار سال می‌گذرد، امّا زائران همچنان به سوی آن سفر می‌کنند و تعدادشان روزافزون است.(9)
و این همان است که امیرمؤمنان علی (ع) در روایت شیخ صدوق، آن را پیش‌بینی فرموده است. حضرت می‌فرماید: «گویا می‌بینم بناهایی روی قبر حسین ساخته شده و می‌بینم که محمل‌هایی به سوی قبر حسین (ع) می‌رود و شبی و روزی نمی‌گذرد، مگر اینکه از سراسر آفاق به سوی آن می‌آیند.(10)

پی‌نوشت‌ها:
1. مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه، بخش مربوط به امام صادق (ع).
2. شیخ عباس قمی، تتمهًْ المنتهی، ص 165 .
3. محمد هاشم خراسانی، منتخب التواریخ، ص 503 .
4. اخبار الدولهًْ العباسیه، ترجمه عبدالعزیز دوری، ص 365 .
5. جلال‌الدین سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 347.
6. ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 125 .
7. اخبار الدوله العباسیهًْ، ص 145.
8. سیدجواد عاملی، مفتاح الکرامهًْ، خاتمه جلد پنجم.
9. دوایت دونالدسون، مذهب شیعه، ص 77.
10. منتخب التواریخ، ص 417 .

شهید کوفی کربلا کیست؟

شهید کوفی کربلا کیست؟

کربلا

اَبوثُمامه صائِدی‌ از جمله کسانی است که به امام حسین (ع) نامه نوشت و به دنبال حاکم شدن فضای رعب و وحشت بر کوفه از این شهر خارج و در بین کربلا به مکه به امام زمانش پیوست.

عمرو بن عبداللـه بن کعب صائد بن شرحبیل بن شراحبیل،[1] با کنیه ابوثمامه[2] از بزرگان شیعه به شمار می‌آید.[3] شیخ طوسی از او با عنوان انصاری[4] یاد کرده که نشان دهنده صحابی بودن او است. ابوثمامه را از اصحاب و یاران امیرالمؤمنین علی علیه السلام برشمرده‌اند[5] که در همه جنگ‌های آن حضرت شرکت داشته[6] و از جنگاوران و دلاوران عرب و از مشاهیر و شخصیت‌های سرشناس شیعه در کوفه بوده است.[7]

ابوثمامه پس از شهادت حضرت علی علیه السلام به خدمت امام حسن مجتبی علیه السلام درآمد[8] و بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) در کوفه اقامت کرد تا زمانیکه خبر مرگ معاویه بن ابوسفیان منتشر شد.ابوثمامه نیز به مانند بسیاری از اشراف و بزرگان کوفه به حسین بن علی(ع) نامه نوشت و او را به عراق دعوت کرد.

پس از ورود مسلم بن عقیل به کوفه، ابوثمامه به سرعت به او پیوست و به خاطر مهارتش در سلاح‌شناسی و کاربرد اسلحه به دستور مسلم، کمک‏های مالی شیعیان را دریافت می‏کرد و با آنها اسلحه خریداری می‏کرد و در این خصوص دارای مهارت و بصیرت بود.[10]

ورود ناگهانی عبیدالله بن زیاد به کوفه تمام برنامه ها و محاسبات مردم کوفه را بهم ریخت چرا که مردم عراق بخصوص کوفه مردمی بودند که زبان خشونت و شمشیر را خوب می فهمیدند. چرا که آن هنگام که شمشیر برسرشان بود چونان بچه ای سر به زیر حرکت می کردند و آن هنگام که لبه شمشیر از گردنشان دور می شد چونان گله های گوسفند رمیده می شدند. از اینرو ورود عبیدالله به کوفه فضای از رعب و وحشت را حاکم ساخت.

با کشته شدن هانی بن عروه، مسلم بن عقیل کسانی را که با او بیعت کرده بودند، فرا خواند و فرماندهی قبیله‌های تمیم و هَمْدان را به ابوثمامه سپرد.[11] که در این حرکت نظامی، دارالاماره به محاصره درآمد، اما پس از آن که مردم کوفه دست از یاری مسلم برداشتند، ابوثمامه نیز پنهان شد که علت آن هنوز هم بر محققان مشخص نیست.

آیا وی از ترس جان این کار را انجام داد و یا تصور کرد که مسلم هم در جایی خود را پنهان خواهد کرد!!! در هر حال این شخصیت کسی نبود که اگر سهل انگاری هم از سوی او سرزده باشد، به راحتی از کنار آن بگذرد و چونان توابین منتظر باشد تا سر فرصت توبه کند. بعد از شهادت مسلم، عبیدالله همچنان دنبال ابوثمامه بود که ابوثمامه همراه نافع بن هلال جملی به سوی کاروان امام حسین علیه السلام حرکت کرده و به آن حضرت پیوست.[12]

ابوثمامه با نافع بن هلال، مخفیانه از کوفه خارج شد و در راه مکه به کربلا، به کاروان امام حسین علیه السلام پیوست و در خدمت آن حضرت بود، تا به کربلا رسید.[13]

ابوثمامه تا روز عاشورا در کنار امام حسین علیه السلام بود و در این روز وقتی که زمان نماز ظهر فرا رسید، وقت نماز را به امام یادآوری کرد و گفت دوست دارم هنگامی که خداوند را دیدار می‌کنم این نمازی را که وقت آن نزدیک گشته خوانده باشم. امام حسین علیه السلام نیز به او فرمود: از نماز یاد کردی خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکرین قرار دهد، بله اینک وقت نماز است.[14]

به گزارش منابع ابوثمامه پس از نماز به خدمت امام حسین علیه‎ا‎لسلام رسید و گفت عجله دارم تا به دوستانم ملحق شوم و نمی‌توانم، بمانم و شما را تنها ببینم.[15] پس به میدان جنگ رفت. با اینکه در شهادت ابوثمامه در کربلا شکی نیست، اما چگونگی شهادت او مشخص نیست، و اختلافاتی در گزارش‌های مربوط به شهادت او دیده می‌شود.

پی نوشت ها:

[1]. ابن حزم، ص 395

[2]. فضیل بن زبیر رسان‏، ص156.

[3]. طبری، ج5، ص364؛ مجلسی، ج44، ص343.

[4]. طوسی، ص103.

[5]. فضیل بن زبیر رسان،  همانجا.     

[6]. سماوی، همانجا.

[7]. طبری، ج5، ص364؛ مفید، ج2، ص46.

[8]. سماوی، ص119.

[9]. آل یاسین، ص94.

[10]. طبری، همانجا

[11]. ابوحنیفه دینوری، ص238؛ ابوالفرج اصفهانی، ، ص103.

[12]. سماوی، ص120.

[13]. مامقانی، ج2، ص 333

[14].  طبری، ج5، ص439

[15]. خوارزمی، ‏ج2، ص28